گریخته خواب چشمی که خواب نتواند کرد بی خواب شده: بدل طپیدن شب زنده دار مرده فراق بچشم اشک پراکنده و گریخته خواب. (زلالی)چشمی که خواب نتواند کرد بی خواب شده: بدل طپیدن شب زنده دار مرده فراق بچشم اشک پراکنده و گریخته خواب. (زلالی) فرهنگ لغت هوشیار